تا طلوعی دیگر...

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

باران تویی به خاک من بزن...

چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۰ ب.ظ

سلام:)

کلی حرف توی دلمه و نمیدونم از کجا شروع کنم..پازل 3000 تیکه ای که شروع کردم رو به رشده و منم و هوای پاییزی!!!و کتاب بریدا و کلاسای ترم تابستونه با یه خاله دختر مهربون که از مشهد اومده پیشم:)

دلم برای هستی تنگه و تا بهش پی ام ندم سراغمو نمیگیره..دیگه دستم به سمت گوشی نمیره و اگه آنلاینم فقط دارم مطالب گروهارو میخونم یا نوشته های قبلیو...و اینکه شنا یاد گرفتم:)خیلی خوووب بووووود:)))بلاخره جسارت کردمو برای گواهینامه ثبت نام کردم هنوز کلاساش شروع نشده و دل تو دل من نیست..خداکنه از پسش بر بیام:)بعد از تصادف سنگینی که 6 سال پیش مسیر زندگیمو تغییر داد واقعا به اعتماد به نفس حاصل از رانندگی کردن نیاز دارم..همین.

بخوان‌ به‌ معراج‌ آغوشت‌ مرا

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۹ ق.ظ

بخوان‌ به‌ معراج‌ آغوشت‌ مرا

که‌ سرزمین‌ این‌ کولی‌

از مرز نفس‌های‌ تو آغاز می‌شود !

 

"یغما گلرویی"


ده تیر

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ب.ظ

سلام

اول بگم که بلاگفای گتدیده وبمو خورد

دوم این که خوشحالم که ده تیر که امروز بود با ده تیر های قبلی فرق داشت خیلییی فرق داشتا!!!خیلی خوب بود^_^با این که چندساعت با یه بچه ی زرزرو نقطه بازی کردم و موهامو کشید و دستمو چنگ انداخت و هوا وحشتناک گرم بود ولی بازم خوشحالم:)امروزو دوست داشتم ثبتش میکنم که یادم بمونه و بگم خدایا شکرت:)

و باز هم این که:

بلاگفای گندیده پست هامو پس بده

پ.ن:ای تو هستی این دل شکسته ی من..